
آیتالله سید محمدعلی موسوی جزایری در سال ۱۳۲۲ ش در شوشتر متولد شد. اجدادش از طرف پدر و مادر روحانی و معمم بودند که نسبت هر دو به محدث کبیر مرحوم سید نعمتالله جزایری، معاصر علامهی مجلسی میرسد. پدرش مرحوم حاج سید محمد جزایری و مادرش دختر مرحوم آیتالله سید مهدی آل طیب بود.
پدر آیتالله موسوی جزایری از لحاظ شرعی مردی بسیار محتاط بود و به همین دلیل از فرستادن او به مدرسهی دولتیـ که از نظر او اشکال شرعی داشت ـ امتناع کرد؛ در عوض او را به مکتبخانهای فرستاد که متعلق به مرحوم ملامحمدعلی حقانی بود. پس از تحصیل دروس ابتدایی و آموزش دروس متفرقهای نظیر زبان انگلیسی و ریاضی در این مکتبخانه، در سن ۱۴ سالگی تحصیل دروس طلبگی را پیش پدر و داییاش مرحوم آیتالله محمد حسن آل طیب، مرجع تقلید و رئیسالعلمای شوشتر آغاز کرد .شرح منظومه و کفایة را در محضر داییاش فراگرفت .پس از آنکه دروس سطح را در شوشتر به پایان رساند، بلافاصله فراگیری برخی دروس خارج را نیز در همانجا آغاز نمود.
برای ادامهی تحصیل عازم شهر مقدس نجف اشرف شد. دوران تحصیل وی در این شهر با حضور امام در حوزهی علمیهی نجف و تدریس ایشان در مسجد شیخ انصاری همزمان بود. امام در آنجا فقه (کتاب بیع) تدریس میکردند و جزایری در برخی از درسهای امام خمینی شرکت میجست؛ اما بیشتر در درس فقه و اصول مرحوم آیتالله خویی ـ که شبها در مسجد خضرا برگزار میشدـ و همچنین دروس اصول میرزا باقر زنجانی شرکت میکرد .اواخر سال ۱۳۵۰، زمانی که بسیاری از علما و طلاب ایرانی به صورت اجباری به ایران منتقل شدند، جزایری نیز به ایران آمد. او در شهر مقدس قم رحل اقامت افکند و با جدیتی بیشتر مشغول درس و بحث شد؛ بهگونهای که همزمان تحصیل و تدریس میکرد. برای مدتی در محضر آیتالله العظمی وحید خراسانی تلمذ نمود. همدرسهای وی در این دوران گروهی از فضلایی بودند که ارادتی ویژه به حضرت امام داشتند و به مبارزه و انقلاب معتقد بودند .در اواخر سال ۱۳۵۳ در پی دعوتی در ماه محرم و صفر جهت وعظ در مسجد جزایری اهواز، به این شهر رفت و بنا بر خواهش علما و اهالی اهواز برای تصدی امامت جماعت این مسجد، از همان زمان تا به امروز در اهواز ماندگار و سپس امام جمعهی این شهر شد.
افکار، علایق و گرایشهای سیاسی آیتالله موسوی جزایری بیش از هر چیزی تحت تأثیر روحیهی مبارزهطلبی و ظلمستیزی پدرش قرار داشت که پیوسته در خطابههایش سیاستهای ضد اسلامی و ضد مردمی رژیم شاه را به باد انتقاد میگرفت. این گرایشهای پدر از همان دوران کودکی وی را با مبارزهی سیاسی آشنا کرد؛ خصوصاً حمایت پدرش از نهضت ملی نفت، به رهبری آیتالله سیدابوالقاسم کاشانی و سپس افشاگریهای او در مورد شهادت نواب صفوی و سه تن از همرزمانش در گروه فدائیان اسلام، از جمله مسائلی بودند که جزایری را از زمان کودکی و نوجوانی تحت تأثیر قرار داد و روحیهی مبارزهطلبی را در او تقویت نمود .ریشهی علاقه و ارادت آیتالله موسوی جزایری به حضرت امام را نیز باید در علاقه و ارادت پدرش به ایشان جستجو کرد.
پدرش سخت تحت تأثیر کتاب کشفالاسرار امام که در جواب کتاب موهن اسرار هزار سالهی حکمی زاده نوشته شده بود، قرار داشت. علیرغم آنکه بسیاری از مطالب این کتاب امام به مذاق رژیم شاه خوشایند نبود، ولی پدرش مطالب آن را با شجاعت تمام در خطابههایش نقل میکرد. بدین ترتیب پسر نیز تحت تأثیر پدر، ضمن آنکه به حضرت امام علاقهمند شد، روحیهی شجاعت سیاسی را نیز از وی آموخت .وی در جریان تصویب لایحهی انجمنهای ایالتی و ولایتی در سال ۱۳۴۱ و متعاقب آن اوجگیری مخالفتها و ابراز انزجار علما و روحانیون نسبت به این اقدام، عملاً وارد عرصهی مبارزهی سیاسی شد. او در این زمان که دیگر معمم شده و اهل منبر بود، در منبرهایش به افشای سیاست رژیم پرداخت و به چاپ و تکثیر اعلامیه و توزیع آنها تأسی جست. در این زمینه با علما و شخصیتهای بزرگ و مبارز همکاری میکرد. او همراه و همگام با سایر علما در حمایت از امام و مواضع مخالف وی نسبت به لایحهی انجمنهای ایالتی و ولایتی، تلگرافهایی به شاه ارسال کرد و خواهان الغای این لایحه شدند. علاوه بر آن شرکت مردم در رفراندوم مربوط به انقلاب سفید را نیز تحریم کرد .پس از دستگیری حضرت امام و قیام مردمی پانزده خرداد ۱۳۴۲ همراه پدرش، همگام با سایر علما و مردم به این اقدام رژیم واکنش نشان دادند و در جمع روحانیون متحصن در جوار مرقد حضرت عبدالعظیم در شهرری و منزل آیتالله میلانی واقع در تهران حاضر شدند .وی پس از آنکه در سال ۱۳۵۳ در اهواز مستقر شد، توسط آیتالله پسندیده (به وکالت از طرف امام خمینی) به عنوان نمایندهی حضرت امام در اهواز منصوب گردید و از آن پس زندگی سیاسی وی وارد مرحلهی جدیدی شد. او به عنوان نمایندهی امام مبارزات سیاسی خود را با جدیت بیشتری دنبال کرد و برای برگزاری مجالس سخنرانی و دعوت از خطبای بزرگ در بازار و دانشگاه بسیار کوشید و در این راه شجاعانه در مقابل فشارهای ساواک ایستادگی کرد .یکی از ابتکارات مهم وی بهمنظور کمک به مبارزان سیاسی، تأسیس کتابخانهای در مسجد جزایری به انگیزهی تبدیل آن به کانون و پایگاه اصلی خودشان بود. کتابخانهی مسجد جزایری با رهبری و هدایت موسوی جزایری، به منظور رد گم کنی و دور بودن از سوءظن ساواک، درسهایی نظیر اصول عقاید، تفسیرقرآن و بحثهای اقتصادی اسلامی برگزار میکرد که فعالیت آن تا اواخر سال ۱۳۵۶ ادامه داشت. وی در دوران مبارزات خویش در اهواز، از همین پایگاه مبارزاتی با آیتالله ربانی املشیـ که از سوی رژیم به شوشتر تبعید شده بود ـ و سایر علمای مبارزی چون حاج شیخحسن طاهری و آیتالله یزدی ارتباط تنگاتنگی برقرار نمود و مبارزات سیاسی خود را با همکاری و همفکری آنها دنبال کرد .در واپسین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی آیتالله جزایری مبارزات سیاسی خود را در قالب برگزاری مراسمهایی در حسینیهی اعظم اهواز، در واکنش به درگذشت آیتالله مصطفی خمینی، درج مقالهی توهینآمیز به حضرت امام خمینی در روزنامهی اطلاعات، حمله به طلاب در فیضیهی قم و ناآرامیها و کشتار مردم در شهرهای مختلف پی گرفت و بدین صورت در پیروزی انقلاب اسلامی سهم بزرگی داشت. پس از انقلاب نیز ایشان از طرف حضرت امام به عنوان نمایندهی ولیفقیه انتخاب و امام جمعهی اهواز شد. وی در انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی نیز از طرف مردم استان خوزستان به نمایندگی برگزیده شد. آیتالله جزایری در دورههای اول، دوم و سوم مجلس خبرگان رهبری نیز از طرف مردم استان خوزستان به نمایندگی در آن مجلس انتخاب شد و اکنون نیز به عنوان امامجمعهی اهواز مشغول خدمت میباشد.