عضو هیئت رئیسه مجلس خبرگان رهبری در نطق پیش از دستور خود با اشاره به رویکرد مجلس خبرگان که در این اجلاس شفافیت و صراحت در مطالبه گری از قوای سه گانه ، ایجاد امید و هم افزایی در حل مشکلات معیشتی مردم است ، ضمن قدردانی از قبول دعوت و حضور روسای قوای قضاییه و مقننه در پنجمین اجلاسیه مجلس خبرگان رهبری از رئیس جمهور هم که مدعو اجلاس بود ، اما این دعوت را نپذیرفت ، گلایه نمود و تصریح کرد : ای کاش آقای رئیس جمهور نیز از این فرصت مغتنم برای حضور در جمع خبرگان ملت استفاده میکرد تا همگرایی با امنای امت حول محور ولایت بیش از پیش به نمایش گذاشته می شد.
نماینده خوزستان در ادامه با طرح سوالاتی درباره دغدغه های اقتصادی و مشکلات معیشتی مردم گفت :
1- با توجه به اینکه از مدتها قبل قابل پیش بینی و مشخص بود که در صورت عدم تدبیر شایسته بانک مرکزی و دولت، بازار ارز با تلاطم روبرو خواهد شد، چرا دولت و بانک مرکزی این فرصت برنامه ریزی را از دست دادند و تدبیر درستی برای مدیریت بازار ارز اتخاذ نکردند؟ چرا دستگاه های دولتی در این برهه حساس بدون راهبرد مشخص و بی برنامه عمل می کنند؟ چرا توزیع گسترده و پر اشکال و بی حساب و کتاب ارز و چوب حراج زدن به ذخایر طلا و سکه کشور انجام شد که نه تنها قمیت ارز و سکه مهار نشد بلکه به شدت افزایش یافت؟ چراهمین الان هم جدیت لازم از سوی دولت برای مدیریت اقتصاد و کنترل گرانی و تورم دیده نمی شود؟ برنامه دولت برای مدیریت نقدینگی و جلوگیری از جریان سیل آسای آن به بازارهایی همچون ارز و سکه و قاچاق چیست؟ دولت چه برنامه ای برای از بین بردن تقاضای سفته بازی در بازار دارد؟ ظاهراً برخی وزرا و مسئولین اصلاً نمی خواهد بار کمرشکن گرانی و تورم و کمبود عرضه ما یحتاج زندگی را بر دوش مردم ببیند و درک کنند؟!
این مانور ناکارآمدی و ناراضی کردن مردم تا کجا قرار است، ادامه یابد و مسئولان تا کی قرار است نظاره گر باشند و اقدامات موثری صورت ندهند؟
2-چرا دولت همچنان به جای انجام اقدامات اساسی مقابله با تحریم ، به راه های اشتباه گذشته مانند امید داشتن به رفع مشکلات کشور از طریق مذاکره با اروپا و حتی آمریکا دل خوش کرده است ؟ چرا علیرغم نافرجامی برجام و لگد آمریکا به برجام و خروج ازآن ، این بار رفع مشکلات بانکی و اقتصادی به مذاکره با اروپا با موضوع پیوستن ایران به FATF موکول میشود ؟ در حالیکه برای گشایش بانکی نیاز به اقدامات موثرتری مانند مدیریت قوی و نظارت جدی بانک مرکزی ، مسئولیت پذیری و پاسخگو بودن بانکها ، ساماندهی و نظارت بر صرافیها ، جایگزینی پیمانهای چند جانبه پولی ، تهاتر، جایگزین کردن پیامرسان های مالی بجای سوییفت و از این قبیل اقدامات مفید است که طبق نظر کارشناسان ، مسئولین بانک مرکزی عزم جدی و پیگیری لازم را در این زمینه ها نداشته اند .بنابراین سوال اصلی اینست که چرا دولت سراغ اقدامات اساسی برای بی اثر کردن تحریمها نمی رود ؟ چرا بانک مرکزی حتی اقداماتی را که در سال 91 برای ساماندهی بازار ارز و خنثی سازی تحریمها انجام شده بود ،رها و حذف کرد ؟
3-چرا وابستگی صنایع کشور به ارز این قدر شدید است که با افزایش قیمت ارز هزینه تولیدشان افزایش شدید بیابد؟ گویا گزارشهایی هم که در گذشته در مورد بومی سازی برخی تولیدات داده می شد ، صحت نداشته است ،چنانچه در مورد خودرویی مثل پراید میزان زیادی ارزبری وجود دارد.
4- چرا در بازارهای مختلف شاهد کمبود کالا هستیم ؟ در حالیکه در سال 91 با وجود شرایط مشابه و شاید سخت تر ، کمبود کالا به این شدت لمس نشد . چرا کارگاه ها و کارخانه ها تولید خودرا کاهش داده اند و در بسیاری موارد به جای روانه کردن تولیدات به بازار ، محصولات خود را احتکار میکنند و در فکر گران کردن شدید محصولات خود هستند ؟ تصمیم و تدبیر دولت برای اداره و بهبود این وضعیت چیست ؟
اگر دولت بنا دارد به وضعیت اقتصادی سرو سامانی بدهد و در جهت جلب رضایت عامه مردم گاه بردارد باید مهار دو متغیر شاخص (گرانی و تورم ) و (بیکاری) را هدف قرار دهد . ولی انچه در تصمیمات و مواضع مسئولان اقتصادی دیده می شود این است که به ویژه در سال 1397 ، دولت نسبت به این دو شاخص کمترین حساسیت را از خود نشان داده است و تقریبا سرنوشت این دو متغیر را به بازار آزاد سپرده است . این بی مبالاتی منجر به این شده است که دستاورد اصلی این دولت در اقتصاد یعنی (ثبات) به کلی متلاشی شود . از انجا که طبق پیش بینی های صاحب نظران اقتصادی کشور در نیمه دوم سال با تورم و گرانی سر سام آوری مواجه خواهد بود، لازم است در این زمینه اخطار جدی به دولت داده شود . نکته مهم در سوق دادن دولت به سمت واقع گرایی و دیدن علل واقعی مشکلات این است که 82 درصد مردم کشور در زمینه مسائل اجتماعی(طلاق ، حاشیه نشینی ، اعتیاد ، فسادو فحشا) و 75درصد مردم در زمینه اقتصادی (تورم ، بیکاری و گرانی ) عوامل داخلی را علت نابسامانی ها دانسته اند.
لذا شایسته است دولت به جای صرف وقت و چشم امید داشتن به نشست و برخاست بی حاصل با چند کشور غربی ، به کار واقعی در داخل کشور روی آورد و تعاملات خارجی کشور را نیز به نحوی سامان دهد که به دستاوردهای مشخصی برای کشور خصوصا در زمینه اقتصادی منجر گردد.
در نهایت دولت یا نمیتواند و یا نمیخواهد کار جدی برای حل مشکلات اقتصادی انجام دهد و برنامه ای در این زمینه ندارد .
دولت با اصلاح برنامه های اقتصادی و تحول در تیم اقتصادی و مدیریت میدانی اقتصادی در مردم امیدواری واقعی ایجاد کند در این صورت نشاط و حرکت در سطح جامعه ایجاد میشود و همگان بویژه جبهه نیروهای انقلابی در صحنه حضور پر رنگی در هم افزایی با دولت خواهند داشت .