
سید علی اکبر قرشی در سال ۱۳۰۷ ش در شهرستان بناب دیده به جهان گشود. پدر وی از روحانیون معروف و از ائمهی جماعت آن شهر بود. در تشییع پیکر پدر وی در سال ۱۳۲۳ ش مردم چنان اجتماع عظیمی برپا کردند که در آن زمان کمنظیر بود و سبب شد که همهی اعضای یک خانوادهی بهائی مسلمان شوند. مادر وی از زنان مؤمنه و اهل عمل و ولایت بود. سید علی اکبر قرشی دروس فارسی را در مدراس ملی آن روز خواند. چون خانوادههای مذهبی از فرستادن فرزندان خود به مدارس دولتی تازه تأسیس خودداری میکردند، مقدمات عربی را نزد پدر و در حوزهی علمیهی بناب فرا گرفت و در سال ۱۳۲۴ ش برای تکمیل دروس خود وارد حوزهی علمیهی قم شد. اساتید وی در آن حوزه عبارت بودند از: آیات بروجردی، سلطانی، سید حسن قاضی، لنکرانی (پدر آیتالله فاضل لنکرانی) و میرزاتقی زرگر.
وی در حوالی سالهای ۱۳۳۴ ش به ارومیه رفت و در آنجا سکونت گزید و تا سال ۱۳۴۲ ش کموبیش در مبارزات ضد رژیم شرکت میکرد. از سال ۱۳۴۲ که امام خمینی مبارازت خود را به اوج رساند، پیوسته در خط امام و پیرو آن بزرگوار بود. از سال ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۷ ش یکی از کارهای روزمرهی او احضار شدن به ساواک و شهربانی بود. وی بارها از منبر رفتن منع شد و حتی یکبار این ممنوعیت تا یک سال طول کشید و سرانجام در ارومیه کمیسیون حفظ امنیت اجتماعی آن شهرستان تشکیل و وی به مدت یک سال به بافت کرمان تبعید شد. اوایل اردیبهشت ۱۳۵۷ وی را تحتالحفظ به بافت کرمان بردند و به مأموران آن شهرستان سپردند. پس از گذشت چند ماه، در اثر تشنج در ارومیه، تبعید شکست و رئیس شهربانی بافت به وی گفت که او آزاد است و میتواند به ارومیه برگردد. در آن سالها آیتالله علی مشکینی نیز در ماهان کرمان در تبعید بود و آیتالله سید محمود طالقانی را هم از بافت به نقطهی دیگری انتقال داده بودند. در بازگشت از ارومیه استقبال کمنظیری از سید علی اکبر قرشی شد؛ بهطوری که ساواک و شهربانی آن شهر متحیر شدند. ایشان پس از بازگشت از تبعید، امامت جماعت مسجد اعظم ارومیه را به عهده گرفت و آن مسجد را کانون مبارزات خود قرار داد. به علت تجمع جوانان و مردم انقلابی در مقابل مسجد، بیشتر روزها جلوی مسجد توسط مأموران رژیم گاز اشک آور انداخته میشد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، آن شهر گرفتار مشکلاتی شد ولی او توانست همراه با سایر روحانیون در برابر توطئههای ضد انقلاب در بین مردم روشنگری و تلاش نماید. وی از سال ۱۳۵۸ ش از سوی مردم استان آذربایجان غربی به نمایندگی مجلس خبرگان قانون اساسی انتخاب شد.
در سال ۱۳۶۱ ش به اولین دورهی مجلس خبرگان رهبری، در سال ۱۳۶۹ به دومین مجلس خبرگان و در سال ۱۳۷۷ به سومین دورهی این مجلس راه یافت. از سال ۱۳۵۸ ش نمایندگی امام و ولیفقیه را در جهاد سازندگی استان آذربایجان غربی و نمایندگی نهاد رهبری در دانشگاه ارومیه را نیز به عهده داشته است. کارهای عمدهی وی در این دوره، تبلیغ، ارشاد، منبر و تدریس در حوزهی علمیه و دانشگاه ارومیه و رسیدگی به مشکلات مردم بوده است. وی هماکنون
علاوه بر نمایندگی مردم استان آذربایجان غربی در چهارمین دوره مجلس شورای اسلامی، امامت جماعت مسجد اعظم ارومیه و ریاست کانون توحید آن شهر را برعهده دارد.
تألیفات وی عبارتنداز:
تفسیر احسن الحدیث (دوازده جلد) ـ قاموس قرآن (هفت جلد دایرةالمعارف قرآن) ـ مفردات نهجالبلاغه (دو جلد) ـ خاندان وحی (زندگی چهارده معصوم) ـ نگاهی به قرآن ـ شخصیت حضرت مجتبی (ع) ـ اتفاق در مهدی موعود (عج) ـ مرد مافوق انسان، حسین ـ سیری در عالم برزخ ـ معاد از نظر قرآن و علم ـ المعجم المفهرس لالفاظ الصحیفة السجادیه ـ سیری در اسلام .