منوی اصلی

دستغیب، سید علی اصغر

اعضای پنجمین دورهاعضای اولین دورهاعضای سومین دورهاعضای چهارمین دوره

آیت الله آقای حاج سید علی اصغر دستغیب در چهارم آذرماه سال 1324 هجری شمسی مطابق با هیجدهم ذیحجه ( عید غدیر ) سال 1364 هجری قمری در شیراز متولد شدند . پدرشان مرحوم آقای سید علی اکبر دستغیب فرزند مرحوم آیت الله آقا سید علی فرزند مرحوم آیت الله سید هدایت الله دستغیب می باشند .مرحوم پدرشان در نجف اشرف متولد شدند و از این جهت در اوائل به ایشان آقا نجفی می گفتند و تا زمانی که در نجف اقامت داشتند مشغول تحصیل علوم دینی بودند ، اما پس از رحلت مرحوم والدشان که به ایران آمدند از نخستین کسانی بودند که با ورود به فرهنگ و تأسیس مدرسه ، در سمت مدیریت آن مشغول خدمت شدند و لذا به مدیر شهرت یافتند . اغلب افراد خاندان دستغیب و بسیاری از چهره های سرشناس شهرشان در آن زمان محصلین مدرسه ایشان بوده اند . ایشان پس از بازنشستگی ، کتابخانه حافظیه را بازسازی و مدیریت آن را به عهده گرفتند و در سال 1342 دار فانی را وداع گفته و در یکی از حجرات حرم مطهر حضرت سید میر محمد (ع) کنار درب ورودی سمت چپ بخاک سپرده شدند. والد معظم پدرشان مرحوم آیت الله آقای سید علی دستغیب در نجف اشرف تحصیلات عالیه را گذرانده و بنا بر نقل مطلعین و بزرگان خاندان دستغیب آن بزرگوار مجتهد مسلم و از مدرسین بلند پایه نجف بوده اند. ایشان در سال 1325 هجری قمری درنجف رحلت نموده و در وادی السلام نزدیک قبور هود و صالح مدفون گردیده اند . جد بزرگوار پدرشان مرحوم آیت الله آقا سید میرزا هدایت الله از شاگردان مبرّز مرحوم آیت الله العظمی سید محمد حسن شیرازی ( میرزای بزرگ ) و در رشته های مختلف علوم متبحر و از مجتهدین عالیمقام بوده اند و پس از مراجعه به شیراز از علمای برجسته و طراز اول این شهر بوده و در بین مردم شهرت ، نفوذ و محبوبیت خاصی داشته اند . علامه بزرگوار مرحوم شیخ آقا بزرگ تهرانی در کتاب “ هدیة الرازی الی الامام المجدد الشیرازی ” می نویسند : “ سید میرزا هدایت الله دستغیب شیرازی فرزند اسماعیل از شاگردان میرزا حسن مجدد شیرازی در نجف بود و سپس به سامرا مهاجرت نمود و پس از مدتی به شیراز رفت و در آنجا از مدرسین بزرگ شد و جمع زیادی از افاضل طلاب نزد ایشان تلمذ نموده ، استفاده می کردند . نحو را از خارج درس می داد . وی جامع فنون بود ، بخصوص در علوم عربیه و ادبیات و نیز طبع شعر داشت . از آثار ایشان حاشیه ای بر رسائل و مکاسب است . در حدود 80 سالگی بسال 1319هجری قمری وفات یافت و پسران فاضلی را از خود به یادگار گذاشت . ”‌نزدیک به همین عبارات در کتاب “ اسرة المجدد الشیرازی ” نوشته نورالدین شاهروردی در صفحه 177 ذکر شده است . مرحوم شیخ آقا بزرگ در بخش دیگری از همان کتاب راجع به مرحوم سید محمد ابراهیم حسنی بهبهانی عالم جلیل القدر شیراز می نویسد : “ ایشان از شاگردان علامه انصاری و میرزای شیرازی بود که با سید میرزا هدایت الله دستغیب دوستی و مباحثه داشته است .  ” مرحوم آیت الله سید میرزا هدایت الله دارای یازده اولاد ذکور بوده اند که اغلب از علماء و روحانیون معروف شیراز محسوب می شوند . مدفن آن بزرگوار داخل حرم مطهر حضرت سید میر محمد (ع) در قسمت بالای سر می باشد . جده ی پدری ایشان مرحومه خانم خجسته دستغیب صبیه مکرم مرحوم آیت الله سید ابوالحسن دستغیب ( عمو زاده مرحوم آیت الله سید هدایت الله دستغیب ) می باشند . ایشان از بانوان با فضیلت بوده و والد بزرگوارشان از علمای بزرگ و جامع معقول و منقول شمرده شده و تألیفاتی داشته اند ، از جمله کتابی که در شرح کلمات امیرالمؤمنین علی (ع) که نسخه خطی آن به زبان عربی موجود است . دائی محترم پدرشان مرحوم آقای روحی دستغیب تنها فرزند ذکور مرحوم آیت الله سید ابوالحسن دستغیب فردی فاضل ، ادیب و شاعر بوده است و نسبت به اشعار لسان الغیب حافظ شیرازی علاقمند و خط زیبایی داشته اند . ایشان در چهار طاقی قبرستان دارالسلام شیراز مدفون می باشند .والده محترمه حضرت آیت الله سید علی اصغر دستغیب ، حاجیه خانم همدم ( نصرت الشریعه ) صبیه مرحوم آیت الله آقا سید محمد تقی دستغیب ( از فرزندان مرحوم آیت الله سید میرزا هدایت الله ) می باشند که آن مرحوم از علمای متقی و امام جماعت مسجد باقر خان ( پشت بازار حاجی ) بوده اند و مدفن ایشان هم جنب حرم مطهر حضرت سید میر محمد (ع) قرار دارد . آن مرحوم دارای سه فرزند ذکور بوده اند که ارشد ایشان ، دائی معظم حضرت ایشان ، عالم ربانی و شهید محراب حضرت آیت الله آقای حاج سید عبدالحسین دستغیب . احوالات آن معلم اخلاق و مجاهد فی سبیل الله امام جمعه فقیه شیراز نزد خاص و عام معروف است . بسیاری از شخصیت های بزرگ اسلامی و مقامات علمی و معنوی و سوابق مبارزاتی معظم له را ستوده و از ایشان به عظمت یاد کرده اند . مدفن شریف ایشان جنب حرم حضرت سید میر محمد (ع) زیارتگاه شیفتگان علم و تقوی است . خاندان دستغیب از سلسله جلیله سادات حسینی هستند و طبق شجرنامه موجود حضرت آیت الله سید علی اصغر با 32 واسطه به جد امجد و بزرگوارشان حضرت امام سجاد علی بن الحسین (ع) می رسند . سید علی اصغر بن سید علی اکبر (1) بن سید علی (2) بن سید میرزا هدایت الله (3) بن اسماعیل (4) بن مهدی (5) بن عبدالحسین (6) بن اسماعیل (7) بن ابی الحسین محمد (8) بن ابی جعفر محمد زمان (9) بن میر هدایت الله (10) بن ابی ابراهیم اسماعیل (11) بن عماد الدین ابراهیم (12) بن جلال الدین یحیی (13) بن تاج الدین محمد (14) بن بهاءالدین حیدر (15) بن جلال الدین اسماعیل (16) بن ضیاءالدین علی (17) بن زین الدین عربشاه (18) بن ابی الحسین نجیب الدین امیری (19) بن خطیر الدین امیری (20) بن ابی علی حمال الدین حسن (21) بن ابی جعفر الحسین الشاعر العزیزی (22) بن ابی سعید علی النصیبی الشاعر (23) بن ابی ابراهیم زیدالاعثم (24) بن ابی شجاع علی (25) بن ابی عبدالله محمد الخطیب الشاعر (26) بن ابی الحسن علی نجران (27) بن ابی عبدالله جعفر الشاعر ( 28) بن احمد السکین (29) بن محمد (30) ابن ابی جعفر محمد (31) بن زید الشهید (32) بن الامام الرابع زین العابدین علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب (ع)

آیت الله سید علی اصغر دستغیب دوره ابتدائی را در دبستان فرصت گذراندند که به لحاظ داشتن مدیر و مربیان متدین و دلسوز ، محیط تربیتی بسیار خوبی محسوب می شد . دوره متوسطه را در دبیرستان شاهپور طی کردند که آن زمان از مدارس متوسطه نمونه محسوب می شد . از نظر علمی دبیرهای خوبی داشت و از لحاظ دینی و تربیت هم مربیان فعالی بودند که با مساعدت و همراهی ایشان و بعض دانش آموزان دیگر انجمن اسلامی را تشکیل دادند و جهت جلسات آن برنامه ریزی می نمودند . انتشار جزوه ای در اهمیت نماز واحکام آن از کارهای انجمن بود . آن زمان سه رشته دبیرستانی وجود داشت ( ریاضی ، طبیعی و ادبی ) و با توجه به اینکه از همان وقت علاقمند به تحصیلات حوزوی بودند ، انتخاب رشته ادبی مناسبتر بود ، اما رشته ریاضی را صرفاً به لحاظ جنبه فکری آن اختیار کردند که البته در آن ایام از ارزش بالاتری نسبت به دو رشته دیگر برخوردار بود . علاقه ایشان نسبت به روحانیت موجب بود کتبی را که در احوالات مشاهیر نوشته شده با اشتیاق مطالعه نموده و گفتار و رفتار علمای مبرّز شهرشان را به دقت ملاحظه کنند و بیش از همه تحت تأثیر شخصیت دایی معظم خود یعنی حضرت آیت الله شهید دستغیب ( قدس سره ) بودند . لذا پس از اخد دیپلم به تحصیلات حوزوی مشغول شدند و ضمن فراگیری دروس مقدمات و سطح معمولاً کتب قبلی را تدریس می نمودند . علاوه بر آن خداوند منان توفیق انجام وظیفه تبلیغ را خصوصاً در رابطه با نسل جوان به ایشان عنایت فرموده بود . پس از پایان دوره سطح جهت تکمیل دروس حوزوی به قم عزیمت نمودند و عمدتاً از خارج اصول مرحوم آیت الله العظمی میرزا هاشم آملی ( قدس سره ) و خارج فقه مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی ( قدس سره ) استفاده کردند . پس از مراجعت به شیراز مجدداً برنامه تدریس و تبلیغ را آغاز نمودند . در همان اوقات ، انقلاب اسلامی وارد مرحله جدیدی شده و مبارزات ملت مسلمان ایران به رهبری حضرت امام خمینی ( قدس سره ) تشدید گردید . فریاد میلیون ها انسان تحول یافته و الهی شده علیه رژیم ستم شاهی برخاست و حوادث و رویدادهایی بوقوع پیوست که متعاقب آن برای بسیاری از عزیزان اسلام مشکلاتی ایجاد کردند و حضرت ایشان هم دستگیر و راهی زندان گردیده و سپس به تبعیدگاه فرستاده شدند که در بخش خاطرات سیاسی و سوابق مبارزاتی به آن وقایع اشاراتی نموده ایم . پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تأکید امام راحل (ره) مبنی بر توجه و اهتمام نسبت به حوزه های علمیه ، ایشان به تأسیس حوزه علمیه رضویه شیراز اقدام نمودند و تعدادی از داوطلبان ثبت نام کردند که از بین آنها افراد مستعد و ذیصلاح را انتخاب نموده و به تدریس و تعلیم پرداختند ؛ برای دوره اول از مقدمات تا پایان سطح ( کفایتین ) را شخصاً تدریس نمودند ، همزمان با تحولات جدید و نظم نوین حوزه علمیه قم ضمن اعلام همکاری و هماهنگی با مرکز مدیریت قم اقدام به گزینش دوره های دیگر صورت گرفت که هم اکنون در پایه های مختلف به تحصیل علوم دینی اشتغال دارند . از نوشته های حضرت آیت الله سید علی اصغر دستغیب علاوه بر تقریرات بحث فقه و اصول ، رساله ای تحقیقی تحت عنوان “ علائم البلوغ فی الذکر و الانثی ” و رساله دیگر تحت عنوان “ تنجیس المتنجس ” موجود است .

نخستین خاطرات سیاسی و سوابق مبارزاتی حضرت آیت الله سید علی اصغر دستغیب مربوط به شروع نهضت اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی ( قدس سره ) در سال 1342 می باشد .از همان ابتدا که پیام های اولیه امام منتشر گردید چنان شیفته آن رهبر عظیم الشأن و آراء و افکار معظم له شدند که از اعماق دل و جان و با تمام وجود آماده لبیک به ندای آشنا و دلنشین آن اسوه تقوی و فضیلت و الگوی ثبات و مقاومت گشته و با شور و شوق خاصی دستور العمل های رهبر بی بدیل انقلاب را به قصد تبعیت و انجام تکلیف الهی پی گیری می نمودند .اولین گامی که به همراهی بعض دوستان مؤمن و مبارز انجام گرفت تشکیل جلساتِ سرّی و فعالیت در رابطه با مجلس عمومی هفتگی مسجد جامع عتیق بود که از اقشار مختلف بویژه علما و روحانیون تشکیل شده و اکثریت قریب به اتفاق روحانیت حضور داشتند .مرحوم آیت الله شهید حاج سید عبدالحسین دستغیب ( قدس سره ) منبر می رفتند و علیه رژیم طاغوت و جنایات و اقدامات ضد اسلامی آن بطور مبسوط سخن می گفتند .از جمله اقداماتی که با همکاری بعض برادران متعهد و انقلابی توفیق آنرا داشتند چاپ و انتشار عکس امام امت (ره) و اعلامیه های معظم له بود .به تدریج عناصر ساواک نیروهای فعال را شناسایی و تحت نظر و مراقبت شدید گرفته و در مواردی از آنها بازجویی و بازپرسی می نمودند . آقا سید علی اصغر دستغیب هم در آن ایام برای اولین بار به ساواک احضار شده و مورد بازپرسی و تهدید قرار گرفتند .به دنبال حوادث 15 خرداد 1342 و پدید آمدن جو اختناق ، به تدریج نیروهای انقلاب خصوصاً جوانان مبارز ایشان را بازسازی نموده و تماسهای مخفی و جلسات سری در منازل برقرار گردید . که حضرت ایشان غالباً در جلسات مزبور شرکت داشتند . حاضرین علاوه بر استفاده از قرآن ، دعا ، استماع سخنرانی از جریانات و حوادث تازه مطلع شده و با کتب و نشریات جدید و مفید آشنا می گشتند و در مواقع مقتضی هم نوار سخنرانی یا پیام حضرت امام (ره) به سمع کسانیکه در جلسه حضور داشتند می رسید .در چنین شرایطی به پیشنهاد بعض دوستان در مسجد حاج میرزا کریم جلسه شبهای سه شنبه مخصوص جوانان را تشکیل دادند که به تدریج بصورت یکی از کانون های مبارزه علیه رژیم طاغوت در آمد . همزمان و به مناسبتهایی در بعض جلسات دیگر ازجمله جلسه شبهای پنجشنبه مسجد شمشیرگرها حضور یافته و برای حاضرین صحبت می کردند . تقریباً بطور مرتب خودشان و دوستان جوانی که در جلسات و برنامه های مسجد حاج میرزا همکاری داشتند تحت نظر ، مراقبت و احیاناً احضار و بازداشت از سوی مأمورین ساواک و شهربانی قرار می گرفتند . از جمله در تاریخ 15/5/1349 که دستگیر و به ساواک اعزام گردیدند و همچنین در تاریخ 28/8/1349 از طرف ساواک دستگیر و به شدت مورد تهدید واقع شدند که چنانچه غیر از مطالب دینی ، مسائلی مطرح نمائید تصمیمات حادی درباره شما گرفته خواهد شد .پس از رحلت مرحوم آیت الله حکیم ( قدس سره ) در مورد مرجعیت حضرت امام خمینی ( قدس سره ) تبلیغ وسیع و با شیوه مطلوب را آغاز نمودند که مفید و مؤثر بود و لذا حساسیت عناصر رژیم را مضاعف ساخت .در سال 1351 به منزلی که حدود 40 نفر از اشخاص مؤمن و مبارز در آنجا جلسه داشتند یورش برده و ایشانرا دستگیر نمودند ، متعاقب آن به پیشنهاد چند نفر از برادران دینی و انقلابی اطلاعیه ای در اعتراض نسبت به این عمل وحشیانه صادر و منتشر کردند که پس از پی گیری و دستگیری بعض افراد بالاخره حضرت آیت الله سید علی اصغر را از مدرسه آقاباباخان دستگیر و مستقیماً به زندان عادل آباد بردند که در آنجا مورد بازپرسی و شکنجه قرار گرفتند .در همین برهه فعالیت ایشان در مسجد الرضا (ع) آغاز گردید و با تجمع دانشجویان مسلمان و انقلابی به تدریج کانون دیگری برای مبارزه علیه رژیم طاغوت شکل گرفت .همان اوقات بار دیگر توسط کمیته هماهنگی ضد خرابکاری ساواک و شهربانی با هجوم سبعانه و وقیحانه نیمه شب به منزلشان ، ایشان را دستگیر و به شهربانی بردند . رهبری عملیات مزبور را دکتر کمالی شکنجه گر معروف بعهده داشت که از تهران به منظور برخورد با افراد انقلابی مذهبی آمده بود . در همان نیمه شب ایشان را به زیرزمین شهربانی منتقل و مورد ضرب و شتم و شکنجه قرار دادند . از طرفی با ریختن به خوابگاه دانشجویانی که اغلب در مسجد الرضا (ع) حضور می یافتند ایشانرا دستگیر و راهی زندان یا سربازی می نمودند . در این مقطع زمانی همانطور که در بخش مربوط به تحصیلات متذکر شدیم جهت تکمیل دروس خارج فقه و اصول به قم عزیمت نمودند .پس از مراجعه بار دیگر در مسجد الرضا (ع) به اقامه جماعت و برنامه های تبلیغی اشتغال یافتند و این در حالتی بود که به تدریج انقلاب اسلامی به مرحله اوج گیری نزدیک می شد و حوادث و رویدادها یکی پس از دیگری ملت را آگاه تر و مصمم تر و مبارزه علیه رژیم را داغتر و شعله ور تر می ساخت . جریان جشن هنر شیراز یکی از وقیح ترین مراسمی بود که همزمان با ماه مبارک رمضان به دستور دربار برگزار شد و مجریان آن کثیف ترین عناصر مزدور رژیم بودند . در تاریخ 4/6/1356 پس از نماز ظهر و عصر در مسجد الرضا (ع) خطاب به جمعیت کثیری که اغلب جوان و دانشجو بودند ، سخنان شدید اللّحنی علیه برنامه های ضد دینی دستگاه حکومتی ایراد نمودند . در پایان مجلس مأمور شهربانی در حالیکه بیانات ایشان را ضبط کرده بود مواجه با خشم حاضرین گردید و بالاخره با از دست دادن نوار ضبط صوت موفق به فرار شد .آقا سید علی اصغر در مهدیه هم شبها برنامه سخنرانی داشتند که عناصر رژیم حساسیت زیادی نسبت به آن مراسم نشان می دادند . در تاریخ 22/7/1356 از مردم دعوت شده بود جهت برپایی اجتماع با شکوهی در صحن حضرت احمد بن موسی (ع) ( شاهچراغ ) حضور یابند و بنا بر این بود که ایشان در آنجا سخنرانی کنند ، اما دقایقی پس از خروج از منزل ، مأمورین مانع از ادامه حرکتشان به سوی شاهچراغ شدند . بوسیله اتومبیل شهربانی ایشانرا به سوی کلانتری 7 که آن زمان در خیابان صاحبدیوانی قرار داشت بردند که تا پاسی از شب بازداشت بودند .پس از چهلم شهادت مرحوم آیت الله حاج آقا مصطفی خمینی با استماع سخنرانی آقای دکتر حسن روحانی که به همین مناسبت در تهران ایراد شده بود ، مشارٌالیه را جهت سخنرانی در مسجد الرضا (ع) دعوت کردند ، اما در فرودگاه تهران ازبدین ترتیب حضرت ایشان خودشان به منبر رفتند و بیانات اعتراض آمیزی ایراد نمودند . در پایان مجلس شب اول برای نخستین بار در شیراز طی سالهای اختناق عده ای از حضار که اغلب جوان و دانشجو بودند با شعار “ درود بر خمینی ” حرکت کردند . در همان شب شیشه های سینماهای کاپری و آریانا شکسته شد و در پایان مجلس شب دوم ، مشروب فروشی مرسوم به “ ملت ” را به آتش کشیدند و از سوی ساواک برای ایشان بعنوان مسبب این اقدامات پرونده سازی کردند ، با این ادعا که حرکات مزبور بوسیله شرکت کنندگان در مجلس مسجدالرضا (ع) انجام یافته و آنها تحت تأثیر سخنان ایشان اقدام به چنین اعمالی نموده اند .متعاقب این حوادث در تاریخ 20/9/1356 حضرت آیت الله سید علی اصغر دستغیب را دستگیر و به کلانتری یک بردند و فردای آن روز به زندان عادل آباد منتقل نمودند . حدود یکماه در بند یک زندان بودند و سپس از طریق دادسرا آزاد شدند . همزمان با انتشار مقاله توهین آمیز روزنامه اطلاعات علیه حضرت امام (ره) و شهادت عده ای از مردم وفادار و فداکار شهر قم ، در مجلس یادبود یکی از دانشجویان در مسجد الرضا (ع) سخنان اعتراض آمیزی نسبت به حوادث جاری ایراد نمودند .در تاریخ 2/12/1356 توسط عمال رژیم دستگیر و به سراوان سیستان و بلوچستان تبعید شدند . آیت الله سید علی اصغر دستغیب در طول اقامت اجباری در سراوان با وجود اقلیت بسیار محدود اهل تشیع ، در مسجد و منازل برای عموم و در مهدیه برای کودکان و نوجوانان جلسات ارشادی تشکیل دادند و به تدریج در آن جو خاموش و منطقه دورافتاده که تا مرز پاکستان فاصله کوتاهی بود به لطف خداوند توفیقاتی حاصل گردید و حتی با حضور در مساجد اهل تسنن و تماس با بعض مولوی های ایشان در زمینه تنویر افکار مشارالیهم و مأمومین جماعت گامهایی برداشته شد .در همان ایام به طور مخفیانه و با لباس مبدل به ایرانشهر رفتند و با حضرت آیت الله خامنه ای ( مد ظله ) که در آنجا تبعید بودند ملاقات نمودند .در تاریخ 17/5/1357 و در آستانه ماه مبارک رمضان از سراوان به بندر لنگه منتقل گردیدند و در همان اوایل تلگرافی از علما اعلام و روحانیت معظم شیراز مبنی بر احوالپرسی دریافت داشتند که بسیار مؤثر و مفید بود .در بندر لنگه فعالیت هایشان ادامه یافت ، بدین ترتیب که در یکی از مساجد اقامه جماعت نموده و سخنرانی می کردند .برگزاری نمازجمعه یکی دیگر از برنامه ها بود که هر هفته به امامت یکی از روحانیون تبعیدی از جمله ایشان اقامه می گردید . بعلاوه عصرهای ماه مبارک رمضان در مسجد جلسه بحث و گفتگو برای جوانان تشکیل می دادند .عید قربان همان سال در بازگشت از نماز عید که بصورت اجتماعی با شکوه و تظاهراتی گسترده انجام شد ، در یکی از میادین شهر بالای بلندی وسط میدان قرار گرفتند و با بلندگوی دستی بیاناتی در رابطه با شرایط و مواضع انقلاب ایراد نمودند که با شعارهای کوبنده مردم انقلابی بندر لنگه همراه بود .اوایل آذرماه 1357 هنگام مراجعه از تبعید در شهر فسا مورد استقبال اهالی قرار گرفتند و در اجتماع بزرگ مردم با ایمان و مبارز فسا سخنرانی کردند .هنگام ورود به شیراز از پل فسا تا منزل مورد استقبال نیروهای مؤمن و انقلابی واقع شدند .با شروع محرم و برنامه تکبیر پشت بامها که منجر به شهادت جمعی از هموطنان عزیز تهرانی گردید ، با عده ای از دوستانشان پس از نماز جماعت مغرب و عشاء در بانک خون حضور یافتند و در جمع همشهریان عزیز شیرازی که با شور انقلابی جهت اهداء خون آمده بودند مطالبی بیان داشتند .قطعنامه راهپیمایی عظیم عاشورا در میدان شهرداری ( شهداء فعلی ) توسط ایشان قرائت گردید . در آن ایام مجلس چهلم شهدای مسجد حبیب با حضور علماء و روحانیون در مسجد جامع منعقد گردید و طبق قرار قبلی در آن اجتماع با شکوه سخنرانی نمودند .همان اوقات بعض مسئولین بیت حضرت امام از نوفل لوشاتو با تماس تلفنی به منزلشان اعلامیه های جدید را منتقل نمودند و متقابلاً اخبار تازه و حوادث شیراز و دیگر شهرستان های فارس را دریافت می کردند که نمونه ای از آن جریان تسخیر ساواک فیروزآباد و بعض جزئیات آن بود .یکی از شبها در جمع اساتید و پزشکان دانشگاه شیراز که بعنوان اعتراض نسبت به تهاجم مزدوران مسلح حکومت نظام به محوطه دانشگاه متحصّن شده بودند حضور یافتند و پس از ایراد سخنرانی تا پاسی از شب با ایشان بودند .صبحگاه همان شب پس از اطلاع از حادثه کشتار سعدی توسط یکی از عوامل منحوس رژیم در بیمارستان بر سر اجساد شهداء حضور یافتند و برای بازماندگان و جمعی از اهالی سعدی و مردم انقلابی بیاناتی ایراد کردند و در ادامه جهت تشییع پیکر پاک شهداء با دیگر برادران مبارز هماهنگی نموده و اقداماتی انجام گرفت .پس از اعلام تصمیم امام امت (ره) بر مراجعه به ایران به همراه جمعی از دوستان جهت استقبال به تهران عزیمت و بهمراه دیگر روحانیون مبارز از سراسر کشور در تحصن مسجد دانشگاه تهران شرکت نمودند .در تاریخ 12/11/1357 جهت شرکت در مراسم استقبال از مسجد دانشگاه به سمت فرودگاه رفتند و پس از آن در جلسه دیدار روحانیون با رهبر کبیر و قائد عظیم الشأن امام راحل (ره) حضور یافتند و بالاخره به شیراز مراجعت کردند .در فاصله کوتاهی که به پیروزی انقلاب اسلامی یعنی 22 بهمن 1357 باقی بود برنامه تظاهرات گسترده مردم را به همراه دیگر برادران و دوستان انقلابی طراحی و تنظیم نمودند .

ایشان هم اکنون تولیت آستان مقدس امامزاده احمد بن موسی(شاهچراغ) را بر عهده دارد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری

دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری، نهادى است قانونى که زیر نظر هیأت رئیسه مجلس خبرگان، اداره می ‏شود و براى انجام مأموریت ‏ها و مسئولیت‏ ها و تنظیم امور مربوط به مجلس خبرگان، تشکیل می گردد. ادامه
مراکز مرتبط

- پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری
- پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری
- مركز تحقيقات علمی حكومت اسلامى
- پایگاه اطلاع رسانی شورای نگهبان
راه های ارتباطی / شبکه های اجتماعی

شماره های تماس: 02537741322
ایمیل: info@majleskhobregan.com
فکس: 02537741323