اینجانب در سال 1340 قمرى برابر با 1306 شمسى (سال تأسیس حوزه علمیّه قم) در شهرستان اراک متولد
شدم. محلّ نشو و نمایم در قم بوده است. پس ازگذراندن مدارس جدید، در سلک روحانیّت وارد شدم و دروس
مقدّماتى صرف،نحو، معانى، منطق و رجال را نزد اساتیدى گذراندم. سپس دروس مقدّماتى فقه و اصول را از
محضر فضلاى حوزه فرا گرفتم. آنگاه وارد مراحل سطوحعالیه فقه و اصول و فلسفه شدم. رسائل را نزد مرحوم
آیت اللّه العظمى والد(ره) ومکاسب را نزد مرحوم آیت اللّه العظمى اراکى و کفایه را نزد مرحوم آیت اللّه العظمى آقاى
حاج سیّد احمد خوانسارى و منظومه سبزوارى را در قم از اساتید فن فرا گرفتم. سپس به درس خارج رفتم و
حدود هشت سال در خارج فقه مرحوم آیت اللّه العظمى بروجردى و درس خارج فقه و اصول مرحوم آیت اللّه والد
رفتم که ایشان نظریّه خود را در باره تحصیلات بنده نوشته اند و مقدارى در همان اوان به درس خارج فقه و اصول
مرحوم آیت اللّه العظمى حجّت کوه کمره اى رفتم و بعد از فوت مرحوم والد از قم به نجف اشرف رفتم و در آن
حوزه مقدّسه دردرس جمعى از اعلام آنوقتِ نجف، مثل آیات عظام: گلپایگانى، اصطهباناتى، شاهرودى، حکیم،
شیرازى و خوئى به تحصیل پرداختم; لکن عمده تحصیلاتم در نجف، شرکت در درسهاى مرحوم آیت اللّه
العظمى سیّدعبدالهادى شیرازى و آیت اللّه العظمى خوئى بود و مقدارى هم اسفار را در نجف اشرف نزد مرحوم
حجْ الاسلام و المسلمین آقاى آقا شیخ صدرا بادکوبه -که در منزل به طور خصوصى براى بنده و مرحوم آیت اللّه
شهید صدر مى گفتند - فراگرفتم.
فعّالیّتهاى علمى
الف) تألیف
تقریرات زیادى از اساتید نوشته ام که هنوز به چاپ نرسیده است. بنده نیز در باره مسائلى از مبحث خمس و صلاْه
الجمعه و همچنین رجال جزواتى نوشته ام که هیچکدام آنها به چاپ نرسیده است. کتاب دیگرى در دست تألیف
دارم به نام قرآن و عهدین که در این کتاب مقایسه اى شده بین پیغمبرانى که عهدین معرّفى مىکند و انبیایى که قرآن
یاد مىکند. این کتاب، اثر بسیار خوبى است; چون عهدین انبیاى عظام را چنان بد معرّفى مىکند که هر کس
عهدین را در باره خدا و انبیا ببیند از دین متنفّر مىشود بر خلاف قرآن کریم که انبیا را گلهاى سرسبد جامعه و
پاکترین و وارسته ترین مردم معرّفى مىکند.
کتاب انصاف در امامت، که حاصل بحثهاى هر شب ما در یکى از مساجد تهران بعد از نماز جماعت در طى
چهارده سال است، به فارسى منتشر شده است. همچنین شرحى بر عروه الوثقى دارم به نام مدارکالعروه که جلد
اوّل آن به طبع رسیده و جلد دوم در دست چاپ است.
ب) تدریس
دو سال آخرى که در نجف مشرّف بودم، در درس هیچ کسى حاضر نمى شدم و تنها به تدریس مشغول بودم.
فعّالیّت سیاسى
از کارهاى ما در نجف اشرف که به آن زیاد اهتمام مى ورزیدیم، حمایت
کردن از نهضت امام خمینى در قم بود. از جمله کارهاى ما آن بود که صداى
حوزه علمیّه قم را به مسلمانان دنیا به بهترین وجه منتقل مىکردیم و هر چه
را که مرحوم آقاى حاج آقا مصطفى خمینى(ره) لازم مىدانستند به خارج
منتقل شود، انجام مى دادیم. فعّالیّت هاى اینجانب در آنجا مورد توجّه
کامل امام راحل قدس سره بود و مرتّب مراسله داشتیم و تفصیل مطالب مزبور احتیاج
به کتابى دارد.
پس ازپیروزى انقلاب شکوهمند اسلامى ایران بنا بر تقاضاى جمعى از
مؤمنان بازار تهران از محضر رهبر عظیم الشّأن انقلاب و بنیانگذار جمهورى
اسلامى مرحوم آىْاللّه العظمى امام راحل1 براى اداره مسجد امام خمینى
(مسجد شاه) به آن مسجد منتقل شدم و از اسفند 1357 در آن مسجد مشغول
انجام وظیفه شدم و موفق شدم در کنار تبلیغ و ارشاد، آن مسجد را که مخروبه
بود با تأسیس موقوفاتى در چند مرحله ابتدا تعمیرات لازم و سپس کمالیات
مسجد را از قبیل فن کوئل و خریدن برق قوى و کاشى کارى عالى شبستان
مسجد و خریدن بهترین فرشها از آستان قدس رضوى و غیرذلک به بهترین وجه انجام دهیم.
در مدّت جنگ تحمیلى - الحمدللّه - به فضل خداوند متعال و همّت مؤمنان در رفع احتیاجات رزمندگان عزیز از
همه جهات کاملاً موفق بودیم و مکرّراً به جبهه مىرفتیم و به رزمندگان معزّز کمک مىکردیم.